عزت و رشد فردی آمیخته به کبر و غرور، مایه سقوط انسان است مسابقه ملی داستان‌نویسی میلاد نور برگزار می‌شود اعلام آمادگی بیش از ۴ هزار نفر برای تشرف به حج تمتع ۱۴۰۵ همایش بین‌المللی «سید حسن نصرالله؛ رمز مقاومت و نبوغ رهبری» برگزار می‌شود سید حسن نصرالله به نظام ولایت فقیه اعتقاد عمیق داشت نماز وَتْر چیست و چه فضایلی دارد؟ + طریقه خواندن نخستین همایش ملی «امام‌رضا(ع) و کرامت زن» در مشهد برگزار می‌شود + جزئیات تولیت آستان قدس رضوی: نظامیان دژ استوار مردم و مایه عزت دین و امنیت جامعه‌اند | فرماندهی رهبر انقلاب مسیر جنگ را تغییر داد توضیحات آیت الله سبحانی در مورد نظریه عند الاستطاعة موضوع مهریه خانواده؛ نخستین سنگر تربیت و ایمان سیدمجید بنی‌فاطمه، مداح اهل‌بیت(ع)، عزادار شد تقویت همکاری بنیاد شهید و راویان فتح رضوی برای بازخوانی حماسه دفاع مقدس حذف توقف در مدینه، آرامش زائران عمره را گرفت برگزیدگان سی‌ونهمین جشنواره ملی قرآن و عترت دانشجویان تقدیر می‌شوند آغاز پیش‌ثبت‌نام حج تمتع ۱۴۰۵ از امروز (۲۰ مهرماه) رئیس بنیاد شهید: امروز رسالت بزرگ محور مقاومت مقابله با جنگ نرم است محمود روحانی، قرآن‌پژوه، درگذشت مروری بر محتوا، چرایی و چگونگی تهیه فیلمی کوتاه و مستند از مشهد در دوران جنگ جهانی دوم | اسرار ورود کنسول انگلیس به حرم امام‌رضا(ع)
سرخط خبرها

دغدغه‌مند ایران قوی و مقتدر | درباره شهید منصور عسگری، دانشمند هسته‌ای

  • کد خبر: ۳۴۶۰۲۹
  • ۲۸ تير ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۰
دغدغه‌مند ایران قوی و مقتدر | درباره شهید منصور عسگری، دانشمند هسته‌ای
شبی که شهید دکتر منصور عسگری پرکشید، شصت نفر دیگر نیز در داخل این ساختمان چهارده‌طبقه به شهادت رسیدند. نقطه‌زنی بیشتر شبیه به یک شوخی کثیف است تا واقعیت.

مریم شیعه | شهرآرانیوز؛ شب‌ها دیروقت به خانه می‌آید. از طلوع تا غروب آفتاب، سرگرم کار است و وقتی به خانه می‌رسد تا نیمه‌های شب هم لابه‌لای اسناد و داده‌ها بیدار می‌ماند. با همین چیز‌ها روز را به شب و شب را به روز گره می‌زند. گوشه‌ای از پذیرایی خانه را به کارهایش اختصاص داده است تا وقتی خانواده می‌خوابند، مزاحم آنها نباشد.

درکنج دیواری که از اتاق خواب‌ها فاصله دارد و نور چراغ، کسی را آزرده نمی‌کند تا پاسی از شب بیدار می‌ماند. در شهرک شهید چمران زندگی می‌کند. یک مجتمع چهارده طبقه در غرب تهران که برای او شبیه به اتاق فکر است. آن‌قدر‌ها بزرگ و آن‌قدر‌ها مدرن نیست، اما همین که می‌تواند دل‌مشغولی‌ها و هدف‌هایش را آنجا دنبال کند برایش کافی است. منصور به‌ندرت روی تخت می‌خوابید. آن‌قدر که میان کار‌های ناتمام، بی‌صدا خوابش می‌برد. 

اوایل همسر و دخترانش به او خرده می‌گرفتند. از او می‌خواستند که کمی، فقط کمی لابه‌لای کار‌ها استراحت کند، اما بعد از شهادت دکتر فخری‌زاده، دیگر کسی چنین درخواستی از او ندارد. بی‌آنکه درباره این مسئله صحبت کنند، همه اعضای خانواده می‌دانند که منصور پس از آن ترور غم‌انگیز، مسئولیت‌های بیشتری روی شانه‌هایش احساس می‌کند. هیچ‌کس نمی‌خواست مانع ادای دین او باشد.

هم‌سنگر فخری‌زاده

همه او را به‌عنوان فیزیک‌دان می‌شناسند، اما منصور سابقه حضور در جنگ را هم دارد. او مغز یک متفکر و دل و جرئت یک رزمنده را دارد. در سال‌های دفاع مقدس، توی جبهه‌ها حضور دارد. وقتی از جبهه بازمی‌گردد، پیگیر درس و دانشگاه می‌شود. پشتکار و هوش عجیبی دارد که او را به دکتری فیزیک هسته‌ای می‌رساند. بعد از چندسال، تدریس را شروع می‌کند و وقتی عضو هیئت علمی دانشگاه جامع امام حسین (ع) می‌شود، شبانه‌روزش را به گسترش دانش هسته‌ای کشور اختصاص می‌دهد.

او فقط همکار محسن فخری‌زاده نبود، او رفیق و یار همیشگی‌اش بود. وقتی که فخری‌زاده به شهادت رسید، زندگی منصور دستخوش تغییرات فراوانی شد. او از بنیان‌گذاران برنامه هسته‌ای ایران می‌شود. از مهره‌های کلیدی و تأثیرگذاری که با وزارت دفاع و شورای عالی امنیت ملی در تعامل است و همه دغدغه‌اش ایران مقتدر و قوی است.

ادامه دارد...

شبی که شهید دکتر منصور عسگری پرکشید، شصت نفر دیگر نیز در داخل این ساختمان چهارده‌طبقه به شهادت رسیدند. نقطه‌زنی بیشتر شبیه به یک شوخی کثیف است تا واقعیت. این جنایت جنگی و کشتار آدم‌های بی‌گناه زمانی رخ داد که نیمه‌های شب، منصور مثل همیشه در پذیرایی خانه مشغول به کار بود. دشمن می‌دانست که او کجای خانه کار می‌کند و وقتی او و شصت‌نفر دیگر از ساکنان بی‌دفاع ساختمان را به شهادت رساند، به دیوار‌های پذیرایی حمله‌ور شد.

وقتی که رفت، تازه قطعات پازل پیچیده زندگی‌اش کنار هم قرار گرفت و فاطمه و مرضیه، دخترانش متوجه شدند پدرشان که بود و در برنامه هسته‌ای ایران چه نقشی ایفا می‌کرد. او متواضع و آرام بود. همیشه لبخند بر لب داشت و اهل خودنمایی نبود. پس از شهادتش معلوم شد که حتی در جلسات محرمانه وزارت دفاع هم حاضر بود و در مذاکرات برجام، به رهبر معظم انقلاب مشاوره می‌داد. مردی که هیچ‌وقت نامش رسانه‌ای نشد، حضورش در تاروپود امنیت ملی باقی‌ماند. 

شب شهادت او مملو از حیرت و خشم بود. جاسوسانی که سال‌ها زندگی این مرد را زیر ذره‌بین داشتند، سرانجام همان جایی را نشانه رفتند که پناهگاه ذهنش بود، پذیرایی خانه‌اش، همان‌جایی که او از میان برگ‌های پر از عدد و معادله، به آینده ایران فکر می‌کرد. آنچه در دل این فقدان غم‌بار، امید را زنده نگاه می‌دارد، راهی است که او به همراه یاران شهیدش آغاز کرد. راهی که امروز نه فقط خانواده‌اش، بلکه یک ایران با سربلندی از آن سخن می‌گویند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->